بسمه تعالی
رهبر انقلاب در دیدار مسولین و مدیران حکومت در یک تحلیل ویژه گیهای حکومت امروز و و ضعیت کنونی آنرا برشمردند
ایشان حکومت فعلی را فعال کارا و ایران را دارای ثبات و دشمنان را کور و ناتوان نامیدند
اما چند نکته پیرامون سخنان ایشان ذهن مرا مشغول داشته که به اختصار چندی را بر می شمارم
یک هر حکومتی دولت خود را محبوب و کارا و دستاوردهای آن را در تاریخ بی سابقه و بی نظیر می داند
دو هر حکومتی مملکت خود را جزیره ثبات و امنیت و مردم خود را راضی و شکر گذار دولتمردان می نامد
سه هر حکومتی و ضعیت اقتصادی را خوب بهمراه برخی نواقص که در صدد از بین بردن آن هستند توصیف می نماید
اینها همه وهمه تعریفات درونی است که اگر محکی به نام قضاوت علمی و بی طرفانه بکار آید انگاه مشخص می شود کدام حرف و تا چند در صد آن را می توان قبول داشت؟
من ضمن احترام بی حد برای ایشان این گونه صحبت کردن و امید بخشی را از شان رهبری می دانم و صحبت این جانب این است که رو شنفکران و اندیشمندان باید با ابزار و متد علمی میزان و درصد و ویژگی هرکدام را به درستی مشخص نمایند تا حاکمان در گیر تحلیلهای انتزاعی و غیر واقعی نشوند
مدتی این مثنوی تاخیر شد
مهلتی باید تا خون شیر شد
همیشه می گفتم وبلاگ داشتن و ننوشتن و بدتر از همه قول دادن و نگفتن بیشتر به باری می ماند که بر روح می نشیند و آدم را می آزارد و دوستان را رنج می دهد که چرا به روز نمی کنی و قولی که دادی چه شد
به همین علت با آنکه ایام امتحانات است و شلوغی چاره ی ندیدم که بنویسم و وعده وفا کنم
قبلا گزارش کتاب غالیان را داده بودم اما نقدش را به فرصتی دیگر موکول نمودم که در این جا به اختصار اشاره می کنم
1- نویسنده در صفحه تقدیم می نویسد تقدیم به کسانی که علم امام را حضوری نمی دانند و علم او را محدود می دانند اما در متن کتاب هیچ اشاره ی به این موضوع نمی شود و علم امام مورد بررسی قرار نمی گیرد هرچند که ما با اندیشه های نویسنده در شهید جاوید آشنا هستیم و نگاه او به علم امام را می دانیم اما ایجاب می کرد در اینجا به صورت مشروح موارد غلو آمیز علم امام و استنادات آن را بیان مینمود
2- نویسنده در متن اصلی با شرح دوره های تاریخی و شخصیت های تاریخی شکل گیری غلو را بیان و بسترهای اجتماعی و روانی آن را شرح می دهد اما ایشان غلو را فقط در مسئله الوهیت و شفاعت ائمه خلاصه نموده و تیغ نقد بر سر این موضوع می کوبد بی آنکه به دیگر زمینه های غلو بپردازد شاید با کمی غلو بتوان گفت غلو فقط در الوهیت ائمه و بوسیله دو سه شخصیت تاریخی مثل ابن خطاب و غیره خلاصه شده است
3- نویسنده با این که غلو را در روایات تاریخی تا حدودی اشاره نمودند اما جا داشت که این مسئله تا مشروحتر بررسی گردد چرا که خیلی از نقاط مبهم اشکار می گردید همانند: احتراق بیت ماجرای سقیفه بنی ساعده و غیره شاید این مسئله راهگشای فقه تاریخ می شد تا غالیان و دروغ سازان تاریخی مشخص می گردیند
4- نکته دیگر این که نویسنده غلو را در بستر تاریخی امامین صادقین بررسی نموده گویی که این جریان مرده است و هم اکنون دست بسته به کناری نشسته وعقبه تاریخی خود را به آب توبه تطهیر می کند مگر نبود در اول انقلاب خمینی را در ستاره دیدند و ولایت فقیه را همان ولایت ائمه دانستند ای کاش ایشان این فصل را اضافه می کرد و غلو در این عصر را بررسی میکرد که سود ان بیشتر است
در پایان باید گفت این کتاب راهی را گشوده که محققان دیگر را فرا می خواند تا این راه را بپیمایند و شهیدان و تشنگان این وادی را ساغری نو مهمان کنند نویسنده طرحی ریخته که براساس این طرح خیلی از داد ه ها و گزارهای مشهور و مقبول به بازبینی نیاز پیدا می کنند من آموختم و شما را هم سفارش به خواندن این کتاب می کنم
خمینی اگر بود چه می گفت و می کرد؟ پرسشی است که در هفدهمین سالگرد او برمن هجوم آورده پرسشی که نسل مرا به تامل واداشته است نسلی که بعد از خمینی سیاست زده شده و مفاهیم انقلاب را در چارچوب مصالحه سیاستمداران و یا توجیه متشرعان صاحب منفعت دیده است
نسلی که خمینی را نچشیده و یاران خمینی را هم در گمنامی دیده نسلی که خمینی را از نگاه تبلیغات رسمی نهاد حکومت می بیند نه از روح و دل نسل گذشته، آنان که با خمینی نفس زدند و با او در آرزوهایش مشارکت جستند آن مردانی که خمینی آنها را بهترین اصحاب نامید
خمینی اگر بود چه می گفت ؟
امروز سوال این است که اگر خمینی می آمد و می دید بر انقلاب چه گذشته کدامیک را تایید و کدامیک را طرد می کرد کدامیک از مدعیان را یار و کدام یک را منفعت طلبان و منافقان ایام صلح می دانست ؟
خمینی اگر بود بر سر حاکمان امروز چه می کوفت و یا آنان چه رفتار می کرد آیا این انقلاب همان رویای خمینی است ؟
او که از فقر و غنا و مبارزه ی با آن می گفت او که از رنج مردم فریاد می کرد و فساد عمال حکومت را از فساد حاکمان م یدانست و آن را بر سینه رهبران می کوبید او که بی تقوایی و سیاست زدگی را مظهر هر فساد می د انست
امروز چه چیز را فریاد خواهد کرد؟
ای کاش او می آمد
تا از رنجی که سینه ها را زخمی روحها را شکننده و ذهن ها را خسته کرده می گفت
می گفت از امت امروزش و فاصله ی که بین ارزش ها و اعتقاد حاکمان افتاده
آنگاه که نفس ها در سینه شکسته می شود
امام هم اگر بیاید نمی تواند بگوید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خمینی هفده سال پیش رفت و اندیشه اش مانده است و گفته هایش و اعمالش میزانی است برجای مانده از او تا محکی باشد برای سنجش اعمال و اقوال حاکمان امروز ما
ای کاش او می آمد!!!
بسمه تعالی
قول داده بودم گزارش و نقدی از کتاب غلو (در آمدی بر افکار و عقاید غا لیان در دین ) نوشته جناب آقای صالحی نجف آبادی را تقدیم کنم امیدوارم دوستان مرا از نظرات خود بی بهره نگذارند.
نعمت الله صالحی نجف آبادی از مشهورترین نویسندگان دههای چهل و پنجاه بود او با کتاب شهید جاوید دو دهه از تفکر روشنفکری ایران را به خود و کتابش اختصاص داد -کتاب شهید جاوید تحلیل عقلی و تاریخی از نهضت امام حسین می باشد که در این کتاب برخی از عقاید شیعه مثل علم امام و غیره تحلیل شده است- که با بازتا ب های موافق و مخالف بسیاری روبه رو گشت- تا جایی که گروهی از مبلغین او را مرتد دانسته و پای برخی از مراجع وقت را به این موضوع گشودند و کار تا به جایی کشیده شد که ریاست مجلس خبرگان فعلی آقای مشکینی از تائیدی که بر کتاب نوشته بود عذر خواست و توبه نامه نوشت.
شهید جاوید هرچه بود چون دیگر آثار صالحی فصلی جدید و نگاه تازه ای بود که خردهای را به تامل وا می داشت. روحش شاد
کتاب غلو ( در آمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین ) یکی دیگر از نگاشته های صالحی است که موضوعش از دغدغه های اصلی نویسنده بوده که به نظر برخی ترجیع بند نظریات ایشان می باشد ایشان بعد از تعریف غلو که عبارت باشد از زیاده گویی و خلاف واقع گویی نسبت به یک فرد یا یک موضوع به ذکر برخی از موارد غلودر تاریخ می پردازد.
ایشان علت و زمینه های غلو در دین را مثلث شومی می داند که اضلاع آن شامل 1- دشمنان دین جهت کاهش محبوبیت ائمه و تخریب چهره آنان اقدام به تبلیغ و غلو ائمه می نمودند که عموم مسلمانان از این ائمه منزجر شوند. همانند خلفا ی اموی یا عباسی
2- گروه عشرت طلب و آسایش گزین که برای رهایی از طاعت و عبادات و فرار از اعمال سخت گیرانه دین دست به بزرگ نمایی و غلو در مقام ائمه می کردند از جمله مغیره بن سعید و ابن خطاب که ابن خطاب ادعای الوهیت برای امام صادق نمود تا بتواند خود مدعی نبوت گردد که با همین ادعا جنگید و کشته شد . ابن خطاب اعمال زشت و قبیح را معرفت به رجال بد و اعمالی همانند حج و زکات را معرفت رجال خوب می دانست و هیچ عملی از اعمال را قبول نداشت.
3 – دوستان و محبان ائمه که دوست داشتند محبوبان خود را بزرگ جلوه دهند تا ستایشگران به ستایش آنان بنشیند .
این تصویر کلی از کتاب آن مرحوم بود اما نقد و کاستی های آن بماند .
دیشب ساعت 2 بود که کتاب غلو از آقای نعمت الله صالحی نجف آبادی را تمام کردم
مطالب زیبایی داشت و اصل موضوع وطرح آن ضرورت انکار ناپذیری دارد چراکه خودم بارها گرفتار غلو شدم (اصولا ما ایرانیان هیچگاه منطبق با واقع حرف نمی زنیم یا می کاهیم یا می افزایم و هرچه که می گویم بار احساسی وعاطفی بودن را به همراه دارد یعنی ما جمله ساده و بودن بار احساسی را نمی توانیم به کار ببریم ) .
اما جناب آقای صالحی غلو در دین و آن هم در سدهای اولیه تاریخ اسلام را بررسی نموده بود ایکاش غلو را در اندیشه دینی جهان معاصر بررسی می نمود
نقد کتاب را برای وقتی دیگر می گذارم
سیاست را چشم تنگی است به بزرگی دنیا
و هرکه از این زاویه نگاه کند چیزی تنگ تر از خود بزرگ بینی نمی بیند
و حکایت سالیان ما همچنان است
ارزش ها و اسلام زمانی به باد فنا می رود که قدرت در دست مخالف باشد نیروهای شایسته زمانی شناخته می شوند که حریف به نابودی کمر بسته و همه همه بازیچه شطرنج سیاست .
دراین میان رئیس جمهور بختیار گشت و آنچه نگاشت نیک بود و زیبا و دعوت به اسلام و یاد آور نامه ی امام به گورباچف
من این عینک سالهاست بشکسته ام و این چشمم تنگی را به کناری انداخته ام و به هیچ دروغی ایمان نیاورده ام
وای اگر خاتمی می نگاشت
تصمیم
سفرنامه حج(1)
دلم تنگ شده
ریگ و کفش
مقام بحث
حکایت تکرار تلخ اندیشه
زیبا هوای حوصله ابری است
مصیبت سینما
[عناوین آرشیوشده]