اگر چه مرگ پنجه در گلوی من و تو دارد اما زندگی همچنان زیباست
زیبا هوای حوصله ابری است
چشمی از عشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید
دلتنگی مرا
زیبا هنوز عشق
در حول و حوش چشم تو
می چرخد
از من مگیر چشم
زیبا
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعرهای چشم تو
هستم
زیبا کنار حوصله ام بنشین
بنشین مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره عشق
بنشان مرا به منظره باران
بنشان مرا به منظره رویش
من سبز می شوم
زیبا تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کردم
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا
«محمد رضا عبد الملکیان»
تصمیم
سفرنامه حج(1)
دلم تنگ شده
ریگ و کفش
مقام بحث
حکایت تکرار تلخ اندیشه
زیبا هوای حوصله ابری است
مصیبت سینما
[عناوین آرشیوشده]